دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد [بررسی کتاب]
درباره کتاب
دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد یک مجموعه از داستانهای کوتاه نوشته انا گاوالدا نویسندهی فرانسوی است. این مجموعه ۲۰۰ صفحهای شامل دوازده داستان کوتاه است. زبان کتاب ساده است و شخصیتهای آن نیز از مردم عادی انتخاب شدند و مسائل روزمره آنها به تصویر کشیده شده است به همین دلیل خواننده میتواند به راحتی در قالب شخصیتها قرار گیرد و در تجربهی آنها شریک شود.داستانهای در عین حال که میتوانند واقعی باشند اما در مواردی دور از ذهن و غیر معمول به نظر میآیند و در مجموع بدون اشارهی مستقیم به مسائل تلخ و دردناک، به طرز نامحسوسی گزنده و غمانگیزند.
درباره نویسنده
آنا گاوالدا در نهم دسامبر ۱۹۷۰ در حومهی پاریس در یک خانوادهی اصیل و هنرمند بدنیا آمد. در سوربن تحصیل کرده و از ازدواج ناموفقش با یک دامپزشک دو فرزند دارد. در ۲۹ سالگی اولین مجموعهی داستانش تحت عنوان دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد منتشر شد که برایش جایزهی RTL-Lire را به ارمغان آورد.
از متن کتاب
یکی از درسهایی که در مدرسه یاد گرفتم فرضیهی یکی از فیلسوفان بزرگ عهد عتیق است که میگفت جایی که در آن هستیم اهمیتی ندارد، مهم این است در چه حالت روحی قرار داریم.یادم میآید آن فیلسوف این مطلب را برای یکی از دوستانش که بسیار افسرده بود و میخواست به سفر برود، نوشته؛ آن دوست خیلی بیادبانه به او جواب میدهد : «به هر حال هر جا برود نامهی مزاحم او را همراه خود میبرد». ... وقتی به ایستگاه شرقی میرسم، در نهان آرزو دارم کاش کسی به انتظارم آمده باشد. احمقانه است. مادرم در این ساعت هنوز سرکار است و مارک از آن آدمها نیست که برای حمل کردن چمدان من به حومهی شهر بیاید، همیشه این امید بیرمق را داشتم. این بار هم دست برنداشتم، پیش از پیاده شدن از پلههای واگن و سوار شدن به مترو، نگاه دورانی دیگری به اطراف انداختم ببینم شاید کسی باشد ... گویی در هر پله چمدان سنگینتر میشود.دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد ... به هرحال چندان پیچیده نیست.
هیچ بازخوردی "دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد [بررسی کتاب]"
ارسال یک نظر